بی حوصله، پر بهانه برمیگردد
شبها که به آشیانه برمیگردد
تنهاتر و زخم خوردهتر از هر روز
تنهایی من به خانه برمیگردد
#جلیل_صفربیگی
نتهای تنهایی، انتشارات سپیده باوران
آبجوش و یخ و سیگار
بستنی کیم، زغال
خط ایرانسل و نوشیدنی سرد و گوارا
ابتدای سفر این است، عزیزم
انتهای سفر اما:
خاطرات من و تو، عکس لب جاده و رود
و اجاقی خاموش
خالی از آتش و دود
و تو با من خواهی گفت: حسن
کاش انسان
دائما در سفر و فکر سفر بود.
#غزل
به شاعر ،پزشک ،و انسان بزرگ
دکتر محمد رضا راثی پور
تمام شاخه ها را در مسیرش رنگ و رو داده
نگاهش وسعت آیینه ها را آبرو داده
درون قایقی از دورترهایی مه آلوده
دلش را دست بی پروایی پرواز قو داده
دو رکعت عشق را در بی قراریها وضو کرده
تمام رود را در اشک شبنم شستشو داده
کبوترهای بی پرواز را در عصر دلتنگی
بروی بام بارانی مجال گفتگو داده
برای زاد روز شاپرکها در وضوح ابر
بدست تاک پیر بی سرانجامی سبو داده
زمین از آسمان پر بود در روح کلام او
غزل در انعکاس واژه هایش دل به او داده
بیست و هشتم تیرماه چهار صدو دو
#امیر_دادویی
@amirdadooei
دستکش به دست
بر سرش کلاه
چکمه هاش ، ورنی سیاه
گِردِ او نشسته اند ،
چشم هایشان به دست هاش ،
باز هم جنابشان
قول داده است
از کلاه شعبده اراده و
انتخاب این جماعت ِ
مقتدا پسندِ بی اراده را
در بیاورَد .
ژستِ ناشیانه ی دموکراسی
از ضمیرِ بدقواره اش
شرّه می کند .
#کوروش_آقامجیدی