برای پدرم
ردّ جاده های بردباری است ؛
سال ، سال ،
این شیارهای کنده بر جبین ِ تو
بال گستران ِ آسمانی از کبوتر است ؛
فوج ، فوج ،
در نگاه ِ نازنین تو .
رو به ساحت ِ سپیده ی کدام سمت و سوی
می روی چنین که من به گرد پات هم نمی رسم ، بگوی .
یاد سبز توست
اینکه هر دقیقه در کویر ذهن ِ من بهار می کند .
کاش مبتدای من
بدانی این خبر به تو
چقدر افتخار می کند !
کوروش آقامجیدی
سلام و عرض ادب
شعر زیبائی از شما خواندم با تصویر سازی های زیبا و بدیع
سلام
شعرتان شروع زیبائی دارد
تشبیه چین به رد سالهای بردباری
اما در آخر با بازی کلامی مبتدا و خبر کمی افت می کند