ای رفته و بیتو رفته خواب از دیده
گل رفته و میرود گلاب از دیده
تا باز نبینمت، نبینم خالی
خون از جگر، آتش از دل، آب از دیده.
شرفالدین فراهی
زنده در 612 ق
●
شرفالدین محمد فراهی، از علمای هرات بود و عوفی، هفت رباعی از او نقل کرده و آنها را لطیف شمرده است. تمایز بعضی رباعیات، به اجرای خاص آنهاست. آنگونه که در رباعی بالا، ایجاز مصراع چهارم، و شیوه بیان متفاوت آن، به رباعی طعم ویژه بخشیده است. شاید به نظر عدهای، ردیف رباعی از مزیتهای خاص آن باشد. اما همین ردیف متفاوت، در دست شاعری دیگر، فاقد هر نوع برجستگی خاص است:
از بس که دلم دید عذاب از دیده
خون میآید به جای آب از دیده
ای همچو دو دیده، تا برفتی ز برم
صبر از دل من برفت و خواب از دیده.
●
افسون رباعی شرفالدین فراهی چنان بوده که دو تن از شاعران قرن هفتم، امامی هروی و مجد همگر، ردیف رباعی را از دیده به چشم، گردانده و آن را جواب گفتهاند. در این میان، مجد همگر با گسترده کردن شگرد مصراع پایانی به کل بیت دوم رباعی، اگرچه توانمندی خود را در عرصه سخنوری به نمایش گذاشته، ولی از تکان و توان مصراع چهارم کاسته و بر تأثیر عاطفی رباعی اثر منفی گذاشته است.
ای بُرده خیال تو مرا خواب از چشم
هجران توام گشوده سیلاب از چشم
در فرقت تو، یک نفسم خالی نیست
خاک از سر و آتش از دل و آب از چشم
امامی هروی
درگذشته 686 ق.
..
ای نور دو چشم و مانده مهجور از چشم
دور از تو بشد ـ تا تو شدی دور از چشم
زور از تن و طاقت از دل و صبر از جان
رنگ از رخ و خنده از لب و نور از چشم
مجد همگر شیرازی
درگذشته 686 ق.
●
منابع:
لباب الالباب، ص 213- 216؛ نزهة المجالس، ص 580؛ جُنگ رباعی، ص 468؛ رباعیات مجد همگر، دستنویس موزه بریتانیا، 697 ق، برگ 157
●●
"چهار خطی"
https://telegram.me/Xatt4