■ من زبان فارسی را عاشقانه دوست میدارم و برخوردم با آن، برخورد با چیزی مقدس است. شاید به همین دلیل است که این اواخر کمتر مینویسم، زیرا معتقدم که در این معبد قدسی، تنها باید حضور قلب داشت و انسان همیشه حضور قلب ندارد. اما بیستوهفت سال پیش قضیه فرق میکرد. آن موقعها، زبان در نظر من فقط یک وسیله بود، شاید یک چیز «مصرفی» که بهخاطر یک شعر میشد پدرش را درآورد. کاری که متأسفانه امروز هم پارهیی از شاعران جوان میکنند.¹ــ
زبان فارسیست که کلمات عربی را به تسخیر خودش درآورده. عربی در پارسی وارد شد، اما پارسی پارسی ماند. مشتی مفهوم را که لازم داشت از زبان عربی به نفع خودش مصادره کرد، اما ساختارش را از دست نداد.²
۱. گفتگویی دربارهی شعر با احمد شاملو، روزنامهی بامداد، ۲۰ مرداد ۱۳۵۸ | ۲. یک هفته با احمد شاملو در اتریش، مهدی اخوان لنگرودی، مروارید ۱۳۷۳ ©
https://telegram.me/joinchat/Blt3SDw6bSgchDBiQjqhjQ
www.shamlou.org