یکی از بزرگترین و اصیلترین عارفان دنیای اسلام و متفاوتترین آنها، محمّدبن عبدالجبّار النّفّری است. او شخصیت مبهمی دارد. نام و زادگاه و تاریخ درگذشت و سوانح زندگیش بهدرستی دانسته نیست. حاجی خلیفه او را درگذشته به سال 354 ق دانسته. زادگاهش گویا در نزدیکی کوفه یا بصره بوده است. مذهب فقهی و کلامیش را به قرینه زادگاه و بخشهایی از کتاب المواقف او تشیّع دانستهاند. ابن عربی نیز چندبار در فتوحات مکّیه از او نام برده است.
کتاب المواقف نثری متفاوت و تاویلپذیر دارد. این اثر را آربری به سال 1934 م برای اولینبار چاپ کرده و پس از آن بارها به همراه کتاب المخاطبات او به چاپ رسیده است. شخصیت و زبان متفاوت و درونمایه شگفتانگیز نوشتههای نفّری اخیرا" در جهان عرب شهرت یافته است . منتقدان و روشنفکرانی از قبیل ادونیس مجذوب او و زبان آثارش شدهاند. بهگونهای که شهرت نفّری اینک در میان منتقدان ادبی عرب بیشتر از شهرتش در میان اصحاب تصوّف است. همین جناب ادونیس به افتخار نام کتاب نفّری مجله مشهور ادبیش را "المواقف" نامیده است.
در سالهای اخیر برخی از جملات نفّری درکشورهای عربی و بین اهل فرهنگ، حکم مثل رایج را یافته، ازجمله این عبارت:
«کلّما اتّسعت الرّویا ضاقت العباره».
مفهوم اجمالی سخن نفّری این است که هرچه معنا افزون شود و دیدار ما از حقیقت گسترش یابد، زبان و عبارت به تنگنا دچار می آید.
نظیر این مضمون را شیخ محمود شبستری سروده است:
معانی هرگز اندر حرف ناید
که بحر قلزم اندر ظرف ناید
چو ما از حرف خود در تنگناییم
چرا چیزی دگر بر او فزاییم
شهرت نفّری و سخن او چند سالی است به ادبیات معاصر فارسی نیز رسیده و خواص اهل شعر به او توجه نشان میدهند. از جمله روشنفکران ایرانی که به نفّری ارادتی نشان میداد، میتوان به شاعر جریانساز روزگار ما یدالله رویایی اشاره کرد. او رویکرد به” حجم” و انتزاع را با توجه به سخن نفّری ، نوعی “گسترش رویا” می شمارد که ایجاز و ابهام و “تنگنای عبارات شعری” را در پی خواهد داشت. او نوشته بود:
به بیان دیگر، پرهیز از انتزاع وگریز از آبستراکسیون، زندگی زبانی و زبانشناختی ِقطعه شعر را (یعنی میدان تجربه را) محدود میکند. چنین چیزی مرا به یاد جمله قصار هزارسالهای از فرزانه بزرگ، شاعر بصره، عبّاس نفری میاندازد: « هر آنچه به رؤیا وسعت میدهد عبارت را تنگ می کند». روی دیگر این سخن به ما میگوید: آدم بی رؤیا پر حرف میشود.
#محمدرضا_ترکی
#محمد_رضا_ترکی
#المواقف
#عبدالجبار_نفری
#ادونیس
#یدالله_رویایی
دیریست یک خطای مسلم شکسته ست
با ثقل ظالمش
ارکان این سریر کهن را
دیریست عامدانه گسسته ست
هر آنچه را که بافته با زحمت
نظم قدیمی خرد جمعی
آنگونه ای که چنگیز
بر گله های گور طمع ورزید
این اشتباه محض
بسته کمر به محو زلالی ها
بسته کمر به غارت زیبایی
می خواهد از تمامت این خاک تیره روز
جز گور آرزو ننهد،بر جا
پیچیده در ملافه و لفافه
پیچیده در حماسه و اسطوره
هر نطفه حرام که تاریخ روسپی
با نام قهرمان
به در خانه مان گذاشت
صد بار بدتر از ملخ و مور و صاعقه
جز نکبت و تعصب و کین دانه ای نکاشت
یک روز اگر چه دیر
یک پابرهنه ای که چنان نیز خاص نیست
- تنها گرفته بهره ناچیزی ازجنون و شجاعت -
مبعوث می شود که براندازد
از روی بردیای دروغین نقاب را
یک روز اگر چه دور
یک بانگ بی محل که خروسی تصنعیست
برهم زند تسلسل ادوار خواب را
یک روز اگر چه دیر
یک روز اگر چه دور
درفصل گل پریدی واینک شکسته بال
دربرگریزِ خاطره هابازگشته ای!
بنشین کتاب خاطره هارا ورق بزن
این برگهایِ زردوخزاندیده ی غزل
درحسرتِ نوازشِ چشم تومانده اند
دلبندِ دلشکن!
بنشین ورق بزن
بنشین تمامِ دلهره هاراورق بزن !
شعری از : #حسن_اسدی_شبدیز
https://t.me/hassanasadishabdiz
اجرا : #ش_شهرزاد
✨✨✨✨
پلکهایم:
سطرِ آغازِ یک دفترِ چرک
باز کردن ندارد.
خوابهایم: سقوط است
این دهان درّه
پرواز کردن ندارد.
همچنان بین بیداری و خواب
قصّه میبافم اینجا
داستانِ ضعیفی که آغاز کردن ندارد.
میخ هی میخ هی میخ هی میخ!
بگذر از من
قاب خالی برانداز کردن ندارد!
#سیدعلی_میرافضلی
@seyedalimirafzali
#نوخسروانی
میشود لابهلای موهایش
تا سپیده خیالبافی کرد
زخم زنجیر را تلافی کرد
#شهناز_رجب_زاده
http://t.me/NokhosrovaniPoetry