-
نگاهی به گوران، (پیشوای شعر نو کردی) در گفت وگو با کامبیز کریمی/ رضا امیری
جمعه 30 تیر 1396 20:06
نگاهی به گوران، (پیشوای شعر نو کردی) در گفت وگو با کامبیز کریمی/ رضا امیری گذری بر آغاز شعر نو کردی عبدالله سلیمان که در ادبیات کردی،او را «گوران» می نامند،پدر شعر نو کردی یا به تعبیری پیشوای شعر مدرن کرد است.گوران به سال ۱۹۰۴میلادی در شهر حلبچه، از توابع استان سلیمانیه( کردستان عراق )دیده به جهان گشود و در سال...
-
نامه ای از احمد شاملو
جمعه 30 تیر 1396 19:27
آیدای خوشگلم! آنقدر خوشگل که، خودم را از تماشای هر چیز زیبایی بینیاز میبینم. ساعت نمیدانم چیست. هوا روشن شده. تمام شب را به انتظار این که خوابم بیاید کتاب خواندهام و حالا میبینم هوا روشن شده. دارد صبح میشود. شبی عالی را گذراندهام. عصرش تو را دیدهام که بسیار شاد و سرحال بودی. با من هم مهربانتر از همیشه. – شبش...
-
نسبت شعر آزاد نیما با نثر/ مهدی عاطفراد
جمعه 30 تیر 1396 19:12
یکی از مغلطههای اصلی برخی از نظریهپردازان "شعر منثور" این است که گویا نیما یوشیج میخواسته شعر را به نثر نزدیک کند و به آن حالت طبیعی نثر را بدهد، ولی از عهدهی این کار برنیامده، شاملو هم پس از نیما تلاش کرده این کار را انجام بدهد ولی او هم موفق نشده، و این کار بزرگ به وسیلهی کسانی چون احمدرضا احمدی و...
-
مریم گل معطر باغ ریاضیات/مهدی عاطفراد
جمعه 30 تیر 1396 19:07
[به یاد مریم میرزاخانی] مریم! چه زود بود غروبت خاموشی چراغ فروزان جان تو خواب نگاه ساده و خوبت حالآنکه بود خورشید ذهن روشن و بخشندهات هنوز در اوج تابناکی گیتیفروز خود و بازماند از تپش آن قلب مهربان حالآنکه بود آکنده از توان تپیدن سرشار از جوانی و لبریز از آرزو. رفتی به بینهایت مجهول باشتاب شاید برای دادن پاسخ...
-
زندگی نامه فریدون مشیری/وبلاگ شاعران سپید
سهشنبه 27 تیر 1396 18:49
فریدون مشیری در سیام شهریور ۱۳۰۵ در تهران به دنیا آمد. جد پدریاش بواسطه ماموریت اداری به همدان منتقل شده بود و از سرداران نادر شاه بود. پدرش ابراهیم مشیری افشار فرزند محمود در سال ۱۲۷۵ شمسی در همدان متولد شد و در ایام جوانی به تهران آمد و از سال ۱۲۹۸ در وزارت پست مشغول خدمت گردید. او نیز از علاقهمندان به شعر بود و...
-
نمای باز/سید علی میر افضلی
دوشنبه 26 تیر 1396 19:11
ویرانه میآیند اخبارِ لاکردار از دست دارد میرود باران از پا در افتاده ست گندمزار؛ آواز در آوار دیدار با دیوار؛ دنیای ما: رگباری از تصویر تصویر ما: دنیایی از رگبار
-
کاهش رنج/محمد رضا راثی پور
یکشنبه 25 تیر 1396 20:11
یکی از بهترین تعریفهایی که برای شناختن روشن فکر و افتراق آن از مدعی روشن فکری ارایه شده همان تلاش عملی برای کاهش رنج و مرارت انسان است.این تعریف ساده و در عین حال جامع ، ناظر به این است که نفس قرار گرفتن بر قله بینش و آگاهی ، که خواه نا خواه دید او را فراتر از دید روزمره می کند، در او قابلیتی ایجاد می کند تا کار و...
-
هوای روی تو دارم، نمی گذارندم /سعید سلطانی طارمی
یکشنبه 25 تیر 1396 19:35
اعتراف میکنم نوشتن مطلبی کوتاه در بارهی شاعری که فکر میکنی تمام لحظههای شعرش را میشناسی و با زبانورزیها، خیالبندیها و فکرپردازیهایش زندگی کردهای، کاری دشوار است. حال اگر این شاعر سایه باشد، دشوارتر است. از این جهت که تنها شعر او نیست که سهل و ممتنع است شخصیتش هم چنین است. درست در جایی که گمان نمیکنی...
-
کژدم/محمد رضا راثی پور
یکشنبه 25 تیر 1396 18:56
تقدیم به استاد طبایی عزیز: همان طبل و تبلیغ و تقدیس قطعیت تیغ به هر کوی و برزن به بانگی که کر می کند گوش دروغ و دروغست در بوق و خیل کر و کورها را بجز حرص آذوقه روزهای مبادا نهیبی نجنباند از جا همان طبل و تبلیغ و تقدیس قطعیت تیغ در این روزهای مبادا که هم اسم و شعر تو حکم هلاکست و هر گزمه رد و نشان جوید از تو همان به که...
-
طرح براندازی/میرزا آقا عسگری مانی
یکشنبه 25 تیر 1396 18:56
چهار بامداد به وقت حَرا: آمدند! کنج و کنارها را همه گشتند اما نه نامۀ سالوادور آلنده را در خانه ام یافتند، نه هفت تیر مایاکوفسکی را نه دشنۀ پیروز نهاوندی نه شمشیر بهمن جازویه را. دوبیتی چاپ نشدۀ خیام را هم در بطری شرابم نیافتند. جهت نمایم درون غزلی از حافظ نهان بود. رؤیاهایم به جای خود، حتا سرودهای بال گسترم در هوا را...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 25 تیر 1396 18:55
گلکو/احمد شاملو شب ندارد سر خواب. می دود در رگ باغ باد، با آتش تیزابش، فریادکشان. پنجه می ساید بر شیشة در شاخ یک پیچک خشک از هراسی که ز جایش نرباید توفان. من ندارم سر یأس با امیدی که مرا حوصله داد. باد بگذار بپیچد با شب بید بگذار برقصد با باد. گل کو می آید گل کو می آید خنده به لب. گل کو می آید، می دانم، با همه خیرگی...
-
هر شعر، مهربانی لبخندست.../علی رضا طبایی
شنبه 24 تیر 1396 19:43
شعر، از تبار نور است و شاعر از سلاله خورشید... * خورشید، مادر است و مادران، سرشته ای از مهربانی اند. خورشید، مادری ست که لبخندش، با انعکاس دایره ای رنگ آب برکه، در آیینه های حافظه، تکثیر می شود خورشید، مهربانی جاری ست! اما، شب را، به خانه راه نخواهد داد! * هر شعر، مهربانی لبخندست در قاب های آینه رو به روی...
-
چرایی کهنه پرستی در ادبیات ایران/آرمان میرزا نژاد/ پایگاه ادبیات امروز
شنبه 24 تیر 1396 19:13
[گفتگو با آرمان میرزانژاد بسیار خوب است چراکه می توانید روی صراحت بیان او حساب کنید.کهنه پرستی و فضای نامناسب نقد ادبی امروزه را از زبان آرمان میرانژاد بشنویم.] *در کتاب نقد ادبی ات اشاره کردی که مخاطب نسبت به ادبیات معاصر وظایفی دارد و ابراز تعجب کرده بودی که شاملو در زمان خودش، خاصه در دهه چهل و پنجاه مورد توجه قرار...
-
عناد/توکل بیلویردی
شنبه 24 تیر 1396 06:55
بسپار خویش را به بهاران بسپار خویش را با باد و با زلالی باران می گفت با منی که در این چارچوب تنگ حزن غروب را به تماشا نشسته ام و ترس های بازنشستگی خود را به شکل سایه تاریکی از گوشه و کنار نشان می دهد به من پرسیدم از صدای درونی آیا چنین امید که دادی فریب نیست با این چنین خرابی روز فسون احساس رنگ رنگ بهاری غریب نیست...
-
نمونه های شعر دیروز برای تبرک
جمعه 23 تیر 1396 20:17
ای شب/منوچهر آتشی ای شب به من بگو... اکنون ستاره ها نجواگران مرثیه ی عشق کیستند؟ هنگام عصر بر سر دیوار باغ ما باز آن دو مرغ خسته چرا می گریستند..؟! ندای عزیمت/ نادر نادرپور به نصرت رحمانی، که بیست و هفتم ِخرداد،سالمرگ اوست. آه ای رفیق ِعهد ِجوانی آیا تو هم ندای عزیمت را در دل شنیده ای؟ ابر ِگناه، برف ندامت نشانده است...
-
خاطره ای در درونم هست/آنا آخماواتا/ترجمه احمد پوری
جمعه 23 تیر 1396 20:15
او حسود بود، نگران و آسیب پذیر، دوستم داشت چون بتی مقدس، اما پرنده سفیدم را کشت تا دیگر نتواند از گذشته ها نغمه سرایی کند. شامگاهان پا درون اتاق نگذاشته گفت: "عاشقم باش، بخند، شعر بگو!" من پرنده شاد را در کنار درخت صنوبر چال کردم و قول دادم دیگر گریه نکنم، اما دل من بدل به سنگ شد، و پرنده ترانه شیرین خود را...
-
نمونه های شعر دیروز برای تبرک
جمعه 23 تیر 1396 20:15
ندای آغاز/سهراب سپهری کفش هایم کو چه کسی بود صدا زد سهراب؟ آشنا بود صدا مثل هوا با تن برگ. مادرم در خواب است و منوچهر و پروانه و شاید همه ی مردم شهر. شب خرداد به آرامی یک مرثیه از روی سر ثانیه ها می گذرد و نسیمی خنک از حاشیه ی سبز پتو خواب مرا می روبد. بوی هجرت می آید: بالش من پر آواز پر چلچله هاست. صبح خواهد شد وبه...
-
گفتگویی در باره شعر رویایی/جهان آبادی- سام
جمعه 23 تیر 1396 20:14
جهان آبادی: رؤیایی به شعر نگاهی پدیدار-شناسانه دارد و سعی می کند شعر را چون یک پدیدار افشا کند؛ خب پدیدار چند-وجهی ست و در هر ذهنی به شیوه ی آن ذهن می رود. در ضمن، کار پدیدار تنها گشایش خود اش است به روی ذهن ما نه که بخواهد نماد چیزی غیر از خود اش باشد. به تعبیری او می خواهد هستی شعر را در وجه ناب آن از سایر موضوعات،...
-
نقطه نظرهای جواد مجابی
جمعه 23 تیر 1396 19:44
. شعر غیراجتماعی نداریم، به دلیل رشد فرد در متن اجتماع و کنش ها و واکنش های ناگزیر. شعر نشانگر حیات اجتماعی شاعر در یک دوران است به شرطی که بازی ابلهانه ای برای شهرت جویی نباشد. #جواد_مجابی بهمن ماه1392 کوی نویسندگان _________ اگر بلندکردن ایده ی شعر و به نام خود به چاپ رساندن و معروف شدن به همین سادگی ها بود که خیلی...
-
رویا، حماسه ، اسطوره
جمعه 23 تیر 1396 19:43
نام کتاب:رؤیا ،حماسه ،اسطوره نام نویسنده:میر جلال الدین کزازی نام معرف:فریبا نادری در این کتاب پس از شناخت ریشه ومعنای اسطوره ،ویژگی های جهان بینی اسطوره ای ،بررسی و وجوه افتراق وتمایز آن از دانش وفلسفه نشان داده می شود.آنگاه پس از بیان چگونگی ارتباط انسان وجهان در اندیشه اسطوره ای وروند آفرینش اسطوره ای ،ارتباط...
-
کولی/سید مرتضی معراجی
جمعه 23 تیر 1396 19:40
کولی آوازخوانی که همیشه آب از سرچشمه برمیدارد اینک آمده تا ناکجای بیشهی اندیشههایم باز ـ کوزه بر دوشش چین دامانش چنان رنگینکمان نور موج در موج از وقار گامها در رقص میرسد از دور ـ کوزه را از دوش برمیگیرد و خم میشود افسوس! باز باید «از تهی سرشار» آب را از ناکجای دیگری جوید. چندمین بار است؟ چندمین روز و شب است...
-
حلول/کوروش آقا مجیدی
جمعه 23 تیر 1396 19:40
آقا مجیدی: امر کرد : " نک درون دستکاره ی جدید من حلول کن ." و به سازه ی گلین پیش رو اشاره کرد . روح ، خودستا و خیره سر ، امتناع کرد . بازش امر کرد باز طفره رفت . نیز ، پافشاری مقربان پیشگاه چاپلوس ها کاسه لیس ها عقیم ماند . لاجرم بساط موسقی و شعر گسترانده شد . جادوی مغنیان و شاعران افاقه کرد . روح ، دل به...
-
نو خسروانی/علی عباس نژاد
جمعه 23 تیر 1396 19:40
عشق...: آنی که میهراسیدم ... "من از آغاز عاشقت هرگز..." از دهانی که میهراسیدم...
-
هزار قلاّده شاعر غزنوی!/دکتر محمد رضا ترکی
جمعه 23 تیر 1396 19:39
بزرگواری که سابقاً از مقامات عالیۀ فرهنگی مملکت بوده و مدرک دکتری تاریخ هم دارد، در جایی نوشته است: «محمود غزنوى، هزار قلاده شاعر و بیش از هزار عرّاده درنده در دربار خود داشت، تا به اشاره هجو کنند و بدرند. فردوسی که شاعر مردم بود، زنده مانده ست!» من نمیدانم این آمار هزار شاعر هجوگوی دربار غزنوی از کجا آمده و به کدام...
-
نو خسروانی/ وحید شفیعی
جمعه 23 تیر 1396 19:39
در این شهرِ پایانِ هر کوچه، دیوار امیدی نمانده است گویا که مهمان ناخوانده آید به دیدار
-
چرا/کوروش آقامجیدی
جمعه 23 تیر 1396 19:38
ساز را نشان نمی دهند . ساز و برگ جنگ را ؛ چرا ... لوله ی تفنگ را ؛ چرا ...
-
به مناسبت روز قلم/محسن احمد وندی
جمعه 23 تیر 1396 19:38
خواستم برای قلم و به احترام اهل قلم بنویسم. شنیده بودم امروز روز قلم است. به خاطرم رجوع کردم ببینم قلم در تاریخ ادبیات و فرهنگ این سرزمین، جایگاهش کجا بوده است؟ خواستم ببینم که دیدگاهِ پیشینیانِ ما دربارهٔ قلم چه بوده است؟ دیدم همیشه کنار این قلم که ما این همه تمجیدش میکنیم و محترمش میداریم یک چاقویی، کاردی،...
-
به یادگار/محمد جلیل مظفری
جمعه 23 تیر 1396 19:37
به دوست عزیزم، #مجید_بهادر از آبریز "جاز" در ملتقای ِ داغ ِ "زهلکوت" تا دشتهای جاریِ "جیرفت و فاریاب" آوازهای نازِ " کمنزیل " را با گوش جان شنیدی. ********** از چاک چاک ِ " لوت " گذشتی تا زعفران و زیره و زر را اُخرا و لاجورد و عقیق را الماس را شاید از این هبوط ، جان...
-
شعری از ویکتور خارا /بر گرفته از کانال ابزورد
جمعه 23 تیر 1396 19:37
همانند بسیاری دیگر، من عرقریختن آموختم، نه فهمیدم که مدرسه چیست و نه دانستم بازی چه معنا دارد. در سپیدهدم، آنها مرا از رختخواب بیرون کشیدند و در کنار پدر با کار بزرگ شدم. تنها با تلاش و پشتکار بهعنوان نجار و حلبساز بهعنوان بنا و گچکار و بهعنوان آهنگر و جوشکار سخت کوشیدم. آی پسر! چه خوب میشد اگر من سواد...
-
چند نکته/محمد رضا شفیعی کدکنی
جمعه 23 تیر 1396 19:37
حرف های روزمره را تبدیل به سطرهای پلکانی می کنند و آن را شعر منثور یا شعر سپید می نامند! . . . . . در هر پدیدهی هنری که از نمطِ عالیِ خود باشد، بیگمان، حالتی پارادوکسی وجود دارد: عبور از محال، رفتن به سوی دست نایافتنیها، پذیرفتن و در عین حال نپذیرفتن. در یک کلمه: آزادیِ مطلق، در کمالِ تقید! یعنی همان (سهل و ممتنع)...