-
جرم پدر / هومن گلهو
جمعه 19 خرداد 1396 13:59
من فکر میکنم که ــــ معاذالّله ــــ جرم پدر نه سیب، نه گندم بود شاید شبیه ما و شما او هم قربانی توهّم مردم بود.
-
نو خسروانی/احمد کرد زنگنه
جمعه 19 خرداد 1396 13:58
خرمن آشفته ی موهای تو باد را بی شانه حالی می کند باد اما شانه خالی می کند
-
مرور/سید مرتضی معراجی
جمعه 19 خرداد 1396 13:57
مانده در پشت رادمردی ها دشنه هایی ز هم نبردی ها زخم این پشت را ببین ، با خویش نیست جای ِ چرا چه کردی ها گرمخویی چه می کند کاین خیل گرم شد کارشان ز سردی ها نیست مردی و مردمی را جز خون دل ها و روی زردی ها چیست تعبیر این که رفت از دست روزگاران به خوابگردی ها نرسیدن چو مقصد است چه سود رهروان را ز رهنوردی ها داستان تهمتن...
-
مرگ/ علی رضا راهب قادری
جمعه 19 خرداد 1396 13:57
مرگ به کردار آب دریاها بالا میآید و بهکردار بیابانها گسترده میشود مرگ در بستهبندیهای گوناگون مارکهای رنگارنگ... مرگ اسپرت مرگ کلاسیک میکس و کوکتل مرگ... اخبار رسانه ها مرگها را مثل مسابقات ورزشی دستهبندی میکنند مرگ دستهجمعی...مرگ انفرادی... ماراتن مرگ...مرگ امدادی چهار در صد متر... مرگ سرد، مرگ گرم... مرگ...
-
زبان/ علی رضا راهب قادری
جمعه 19 خرداد 1396 13:56
زبانم تاول بزرگیست و در خاکستر دهانم گرمی آوازی که به لبخندهای شما شبیخون میزند... آغاز میکنم به نام تمام درختانی که خواب دار شدن میبینند و زنجیر لکلکها که رهایی آسمان را لکّهدار میکند درّههای مِهگرفته و هوس گم شدن سرنوشت مردانیست که قدّشان از دیوارهای شهر شما بلندتر است ! ________________________________...
-
سعدی در نگاه موحد/ دکتر تهامی
جمعه 19 خرداد 1396 13:53
دکتر ضیا موحد در کتاب« سعدی» خود( که یکی از بهترین ها در این زمینه است)در بخش« سعدی، زبان و شخصیت» آن آورده است که آنچه را فردوسی و سعدی در خصوص زبان پارسی انجام دا ه انددر حقیقت تحولی بوده است که در این زبان پدید آورده اند، قبل از فردوسی، دقیقی شاهنامه سرایی را آغاز کرده بود و فردوسی بزرگ نزدیک به هزار بیت از شاهنامه...
-
نمونه های شعر دیروز برای تبرک
جمعه 19 خرداد 1396 13:51
شب است/نیما یوشیج شب است، شبی بس تیرگی دمساز با آن . به روی شاخ انجیر کهن « وگ دار» می خواند، به هر دم خبر می آورد طوفان و باران را. و من اندیشناکم . شب است، جهان با آن، چنان چون مرده ای در گور . و من اندیشناکم باز : ـــ اگر باران کند سرریز از هر جای؟ ـــ اگر چون زورقی در آب اندازد جهان را؟ ... در این تاریکی آور شب چه...
-
کمی آه/ محمد جلیل مظفری
جمعه 19 خرداد 1396 13:50
کمی چشم کمی عشوه ز گلهای بهاری که شکفتند در این باغ به صد ناز کمی پنجرهی باز که برهاندم از عرصهی نیلوفری تنگ اتاقم کمی بال و پر سوخته نه، بال و پری کو کندم عاشق پرواز. کمی همهمه، یک نیمچه آواز قناری کمی آرشه و سیم که با عشوه کشم بر جگر ساز ِ "بهاری" کمی مرهم و این زخم زبانها که همه زهر، همه نیش، همه عقرب...
-
تابناک/توکل بیلویردی
یکشنبه 31 اردیبهشت 1396 19:07
تابناکم چو آب و آیینه در سیاهی روز گار عبوس تیرگی ها برای من کابوس سنگ ها بر زلال من زده اند بی که از این همه شرارت ها خم به ابرو بیاورم نفسی تابناکم چو رود و چون یاقوت بین این خیل مرده فرتوت در خور درک من نبود کسی
-
مرثیه زندگان: مورد سوزنی! /سید علی میر افضلی
یکشنبه 31 اردیبهشت 1396 18:47
این روزها، در عصر ارتباطات، زیاد میشنویم که فلان هنرمند دار فانی را وداع گفته، و به شب نکشیده، تکذیبیه آن صادر میشود و اصل خبر زیر سؤال میرود. هنرمند داریم که تا به حال، چند مرتبه دار فانی را وداع گفته است. پیش آمده که کار به سوگواری و مرثیهسرایی هم کشیده و بعداً خبر رسیده که حضرتشان، در کمال صحّت و سلامت بهسر...
-
...می خواهمت از همیشه ای یار/ علی سرهنگی
یکشنبه 31 اردیبهشت 1396 10:29
برخیز و بیا به سوی مستی ای دوست اگردلی شکستی ...! . فانوس فقیر خانه ی من ، بی وقفه ترانه می سراید. گیسوی تو ام گرفته در بر کزباد سحر به پنجه ی تر راهی به ستاره می گشاید . . من آبم و آب ،جاری ازچشم کی می رسی ای نشانه ی من ؟ می خواهمت از همیشه ای یار کز پچ پچه های کوچه ی تار... یک شب به سراغ من بیایی ... . من پرده ی...
-
ابر، باد، باران و نیما/ مهدی عاطفراد
شنبه 30 اردیبهشت 1396 19:29
سه عنصر مرتبط با هم ابر، باران و باد در شعر نیما یوشیج جایگاهی چشمگیر دارند. فضای چندین شعر یادمان از او فضایی ابری و بارانی است که در آنها معمولن باد تند و توفنده است و با توفان همراه. گاهی شب و تاریکی آن هم به این مجموعه افزوده میشود و فضا هراسانگیزتر و هولآورتر میشود، گاهی هم فضا روزانه است و تیرگیاش ناشی از...
-
من، راه، دختر و سیب / مهدی عاطفراد
شنبه 30 اردیبهشت 1396 19:27
میروم به راه تازهای که دور میکند مرا از آنچه بودهام دور میکند مرا از انتظارها، از اضطرابها، از التهابها دور میکند مرا از هرآنچه دردناک و رنجزا از هرآنچه دلخراش و جانگزا دور میکند مرا از کی و کجا از چهگونه و چرا دور میکند مرا از غم نبود و بود از غم نداشتها و داشتها از غم نکردهها و کردهها دور میکند مرا...
-
نمونه های شعر دیروز برای تبرک
جمعه 29 اردیبهشت 1396 08:26
زن چینی/نیما یوشیج در نخستین ساعت شب، در اطاق چوبیش تنها، زن چینی در سرش اندیشه های هولناکی دور می گیرد، می اندیشد: « بردگان ناتوانایی که می سازند دیوار بزرگ شهر را هر یکی زانان که در زیر آوار زخمه های آتش شلاق داده جان مرده اش در لای دیوار است پنهان آنی از این دلگز ا اندیشه ها راه خلاصی را نمی داند زن چینی او، روانش...
-
شعر، هنروری است یا هنرنمایی/اسماعیل امینی
جمعه 29 اردیبهشت 1396 08:12
برخی تصور می کنند که شعر خوب، شعری است که پیچیده و سخت باشد به گونه ای که دیگران نتواند مانند آن بسرایند. وقتی شعری ساده را برای کسی می خوانیم ، ممکن است بگوید: اگر شعر به همین سادگی است ، من هم می توانم شعر بنویسم. این که کاری ندارد هر کسی می تواند مانند این جمله ها را سرهم کند و بگوید من شاعرم. کسی که این گونه به...
-
شعری از امل دنقل/ترجمه زهرا ابومعاش
پنجشنبه 28 اردیبهشت 1396 18:59
"أمل دنقل" شاعری است از خطه ادب پرور "مصر". نام کاملش " محمد أمل فهیم أبو القسام محارب دنقل" است. او در سال 1940 میلادی به دنیا آمد و در سن 43 سالگی بر اثر بیماری سرطان درگذشت. پدرش از شیوخ "الازهر" بود و تأثیر او در اشعارش مشهود بود. اشعار "امل دنقل" در جهان عرب به...
-
قصه عتیق/محمد رضا راثی پور
یکشنبه 24 اردیبهشت 1396 20:22
می گفت اگر که معجزه ام را در این رواج جنبل و جادو نشان دهم ، روح و روان اهل تماشا تکان دهم ! با یک هجوم آنچه که پرورده ذهن من این مارهای ساختگی خورده می شوند فرعونها و معرکه چشم بندها با سیلهای خشم خدا برده می شوند می گفت و التهاب خیالش را هر واژه مثل قرص مسکن می کاست سطر سطر چندان که جای معجزه یک خلسه عمیق ذهن غریق...
-
غروب/اصغر فردی
یکشنبه 24 اردیبهشت 1396 20:21
طلسم سرخ شفق را زمان اسیر شدهاست ستاره هم دگر از جان خویش سیر شدهاست ز بس که دیده ازین خلق صد جفا دیده به دور گردش چشم تو گوشه گیر شده است به بام مأذنه چه بیبهانه میگرید تذرو هم مگر از رنج پار پیر شدهاست کجائی ای یله بیشة سلحشوری بیا که روبهکی جانشین شیر شدهاست بنال بلبل بیدل که بعد رفتن تو کلاغ فتنه به باغ...
-
مدیون/علی عباس نژاد
یکشنبه 24 اردیبهشت 1396 20:20
بی رگ و بی خیال و بی خونیم ما به آمارهای ساختگی عزّت و اقتدار مدیونیم! ویراست تازه ای از شعری در کتاب #رئالیسم_ساطوری #نشر_ماه_باران
-
تو را می خواهم/ علی سرهنگی
یکشنبه 24 اردیبهشت 1396 20:18
زلالترین ابر ها را می خواهم شلال رنگین آرزویی که دست یافتنی ا ست. . چشمه ساری کهن می خواهم آیینه ای صاف از چشم هایت، وقتی که می خندند. . خانه ای کوچک، پنجره ای با شعمدانی هایش ، وقتی که باران مجابم می کند. . تو را می خواهم ؛ با شعرهایت غم هایی که مرا آرام می کنند. .
-
نوخسروانی/اقبال مظفری
یکشنبه 24 اردیبهشت 1396 20:17
از چه میبالی، ای گیاهِ امید؟ چشمدر راهِ آفتابی نیست آسمانی که چارفصل ابریست
-
✅ جهان آینده، جهان فرهنگی/سید قاسم ناظمی
یکشنبه 24 اردیبهشت 1396 20:16
به بهانه نمایشگاه بین المللی کتاب تهران جهان امروز و آینده را اندیشمندان می سازند.آنانند که با تفکر و اندیشه ورزی افق های جدید را می آفرینند و بر تن آرزوهای انسانی، جامه آراستگی و ظهور می پوشانند.ما چه بخواهیم و چه نخواهیم در سایه سقفی که آنها از تفکر و خلاقیت برافراشته اند، زندگی می کنیم و از چشم آنان به هستی و جهان...
-
از احمد شاملو/تهیه مطلب سید مرتضی معراجی
یکشنبه 24 اردیبهشت 1396 20:16
■ من زبان فارسی را عاشقانه دوست میدارم و برخوردم با آن، برخورد با چیزی مقدس است. شاید به همین دلیل است که این اواخر کمتر مینویسم، زیرا معتقدم که در این معبد قدسی، تنها باید حضور قلب داشت و انسان همیشه حضور قلب ندارد. اما بیستوهفت سال پیش قضیه فرق میکرد. آن موقعها، زبان در نظر من فقط یک وسیله بود، شاید یک چیز...
-
آقای یدالله رویائی تولدتان مبارک باد !/علی سرهنگی
یکشنبه 24 اردیبهشت 1396 20:15
. اشاره : دیروز و امروز سالروزتولد "یدالله رؤیایی "مشهور به رؤیا است ... ۱۷ اردیبهشت ۱۳۱۱ در دامغان ...نوجوانی و جوانی او به تمایلات مارکسیستی و مبارزه در حزب توده ایران گذشت... در اسفند ماه ۱۳۳۲ دستگیر شده و به زندان افتاد...رویائی پس از خروج از زندان اولین شعرهای خود را در ۲۲ سالگی نوشت و در مجلات آن زمان...
-
صادق سرمد/تهیه مطلب دکتر تهامی
یکشنبه 24 اردیبهشت 1396 20:13
مرحوم صادق سرمد متولد۱۲۸۶ بوده واز یازده سالگی شروع بسرودن شعر نموده است درنوزده سالگی اشعارش چاپ شده اند تحصیلاتش در حقوق وبخاطر حافظه قویش حقوقدانی برجسته بودپس از شهریور ۱۳۲۰ روزنامه صدای ایران را منتشرکرد وموضع دست راستی داشت و چندبار توقیف شد به حزب دمکرات آذربایجان وحزب توده مبارزه میکرد. این موضع اورابه دربار...
-
ظهور تو/سید قاسم ناظمی
یکشنبه 24 اردیبهشت 1396 20:12
دستهایت ضریح تمناست آی فردا که روح تو با ماست نبض خورشیدی ات میتپد سبز جای پای تو در کوچه پیداست میگریزم به سمت نگاهت اول و آخر عشق، آنجاست! گرچه تنها ترینی تو، اما عشق هم سخت تنهاست، تنهاست کیستی؟ ای گل سرخ نرگس، که حضور تو اینگونه زیباست آی مردان منگ تجاهل درکجا نیست؟ او در همینجاست زیر بوی گل سرخ، پنهان زیر...
-
غوغای تنهایی/ محمد جلیل مظفری
یکشنبه 24 اردیبهشت 1396 20:12
امشب از غوغای تنهایی با خودم هی شعر میخوانم میدهم نام تو را آواز حیف نامت را نمیدانم رنگ چشمت را نمیدانم بوی خیس گیسویت را نیز گو چه میخواهی ز جان من آه... ای رؤیای وهم انگیز؟ ردَ گرمای تنت را شب تا خود دوزخ گرفتم من هُرم لبهای تو آتش زد در تب رؤیا به جان و تن تا بهاران آمدم با تو رفته بودی خیس از باران باز...
-
تهران / سعید سلطانی طارمی
یکشنبه 24 اردیبهشت 1396 20:11
تهران ، احساس می کند در این لباس تیره دلش پوسید باید یک دامن پلیسه ی قرمز پیراهن سپید و کفش های سبز بپوشد و از چهار سمت دلش رو به سوی آزادی گردش کند ترانه بخواند
-
تعامل فعالانه/محمد رضا راثی پور
یکشنبه 24 اردیبهشت 1396 19:52
گاهی پرداختن صرف به ادبیات و به بهانه ارزش دادن مطلق به آن ، و بی توجهی به آنچه پیرامون ما می گذرد خود نوعی نقض غرض است یعنی انگار این آئینه صیقلی را کم جان تر از آن می پنداریم که بتواند بازتابی از درشتناکی های زندگی معاصر ما داشته باشد و به آهی مکدر می شود.این نگرش تقلیل گرایانه در کنار مخاطراتی که به خاطر پافشاری بر...
-
تو از ..../سعید سلطانی طارمی
پنجشنبه 31 فروردین 1396 19:38
سفر کنیم . بیا سفر کنیم از این سترونی که از درون ما تنوره می کشد و هرچه را که بارور شده و هرچه را که رشد می کند که صبر می کند که از عبور ابر و سایه و پرنده تر شده به کام می کشد تو از کدام سو رسیده ای تو از کدام، از کدام ، از کدام آینه وزیده ای که هرچه بو و با و بی در این فضاست از تو می رسد. به قلب من نگاه کن چروک می...