-
یاد منشی زاده/ سعید سلطانی طارمی
پنجشنبه 31 فروردین 1396 19:22
تازه کانون نویسندگان ایران را دو پاره کرده بودند و جامعه ی نویسندگان و هنرمندان ایران با اصرار زیاد بر فقدان سعه ی صدر و تحمل روشنفکرانه در جمع خود پای میفشرد و نشان میداد نتوانسته است خود را از گزند تبلیغات چند دهه ای که همچون هوایی مسموم در محافل روشنفکری دمیده میشد حفاظت کند هوای مسمومی که همیشه آلوده ی...
-
به یاد کیومرث منشیزاده/ مهدی عاطفراد
چهارشنبه 30 فروردین 1396 06:57
معرفی دفتر شعر "ساعت سرخ در ساعت ۲۵" (گزینهی شعر کیومرث منشیزاده) ساعت سرخ در ساعت ۲۵ گزینه شعر کیومرث منشی زاده انتشارات نگیما چاپ اول: ۱۳۸۷ دفتر شعر "ساعت سرخ در ساعت ۲۵" گزینهایست از دورههای مختلف شعری کیومرث منشیزاده که در سال ۱۳۸۷ توسط انتشارات نگیما منتشر شده است. این دفتر در بر...
-
من قایقم نشسته به خشکی/ مهدی عاطفراد
چهارشنبه 30 فروردین 1396 06:51
قایق برای نیما جایی دلخواه و مطلوب بود، جایی که در آن میتوانست بیحرکت بنشیند و در همانحال بر آبها روان باشد، سوار بر موجها و هماهنگ با فراز و نشیب آنها در جهت جریان آب یا بر خلاف جهت آن پیش برود و سکون و حرکت را همزمان تجربه کند. این جایگاهی بود رؤیایی و خیالانگیز که میتوانست الهامبخش خیال شاعرانه و شعر باشد....
-
من قایقم روانهی دریاست/ مهدی عاطفراد
چهارشنبه 30 فروردین 1396 06:46
بر قایقم نشستهام آرام با قایق همیشه روانم بر بستری ز گفتوگوی حرکت و سکون بر افت و خیز دائم شک و یقین سوار جاری میان پیچ و خم ممکن و محال در دوردستهای تأمل و غرق در زلال تعمق بر موجهای سرکش اندیشهها روان بر آبهای روشن آبیفام راهی به سوی دریام. پاروزنان روانهام اندیشناک در حال پیش رفتن و از خود گذشتن و جا نهادن خود...
-
درگذشت شاعر رنگها/علی سرهنگی
دوشنبه 28 فروردین 1396 18:58
اشاره : باخبرشدیم که دکتر" کیومرث منشی زاده " متولد 1324 جیرفت کرمان، دوست محترم و شاعر بزرگ و مطرح معاصر ایران در سن ۷۹سالگی در بیمارستان درگذشت.... بیشتر او را با عنوان بنیانگذار شعر ریاضی می شناسند. وی در رشته های فلسفه، ریاضی، فیزیک و حقوق در کشورهای آمریکا، فرانسه و ایران تحصیل کرده است....از گرایشهای...
-
چند شعر از سوزان علیوان/ترجمه زهرا ابومعاش
یکشنبه 27 فروردین 1396 07:23
سوزان علیوان سال 1974 میلادی از پدری لبنانی و مادری عراقی در بیروت دیده به جهان گشود. به دلیل شرایط نا مناسب جنگ در کشورش، اغلب سالهای کودکی و نوجوانی خود را در اندلس، پاریس و قاهره گذراند. تصاویر بکر و بدیع از ویژگیهای اشعار این بانوی شاعر است. او علاوه بر شعر در زمینه نقاشی نیز فعالیت می کند و نقاش زبر دستی است. هم...
-
غزل پست مدرن و بازگشت فکری به دهۀ سی /کاظم هاشمی
شنبه 26 فروردین 1396 06:16
دهۀ سی از دو جنبۀ ادبی و تاریخی حائز اهمیت است؛ در این دهه بود که شعر نیمایی به نوعی خود را تثبیت می کند. همچنین در این دهه بود که کودتای 28 مرداد به وقوع می پیوندد و جنبش ملی شکست می خورد. بعد از شکست خیزش ملی در 28 مرداد 1332، شاعران- که اغلب روشنفکران بودند- از نظر روحی چنان درهم شکسته و سرخورده شدند که دیگر همه...
-
گفت و گو ی اسماعیل امینی با جواد شیخ الاسلامی
شنبه 26 فروردین 1396 05:57
ارزیابی شما از جریان شعر جوان کشور چیست؟ به نظرتان نقد در چند سال اخیر چقدر به این جریان کمک کرده است؟ وقتی می گوییم «شعر جوان» من آن قسمت جدیتر شعر جوان را میگویم. برای اینکه به هرحال در همۀ حوزههای دیگر هم همین طوری است. مثلاً وقتی میگوییم دانشجو، ممکن است یک میلیون نفر کارت دانشجویی داشته باشند و دانشجو به شمار...
-
خون گریستن در قهقهه/سید علی میر افضلی
شنبه 26 فروردین 1396 05:32
چهار خطی: از گردش چرخ واژگون میگریم وز جور زمانه بین که چون میگریم با قد خمیده، چون صراحی شب و روز در قهقههام، ولیک خون میگریم. خان احمد گیلانی درگذشته 1004 ق. ● جوش خوردن بعضی وقایع تاریخی با تاریخ رباعی فارسی، حکایات جالبی پدید آورده است. رباعی بالا نیز در تاریخ رباعی، چنین وضعیتی دارد. خان احمد کارکیای گیلانی،...
-
گل حسرت/محمد جلیل مظفری
جمعه 25 فروردین 1396 19:08
در خرابین دلم جغد صد غصه به تن رخت عروسی کرده است خالی از هیچم و سرشار از پوچ نه به آوازی دلخوش نه به سازی مأنوس لیک از بام سحر تا خود شام جغد شوم و کوری درسراپردۀ این ویرانه˚ به خیالش با ناز- - میدهد سر آواز دیرگاهی است کسی پای نگذاشته بر خلوت خاموش دلم مرگ میموید در چشمانم همه تن خسته ام از بودن خویش نتوانم دیگر بار...
-
نگاهی به زندگی قیصر امین پور/از سایت آیات غمزه
جمعه 25 فروردین 1396 10:34
قیصر امینپور هرچند همیشه از مصاحبه گریزان بود؛ اما رسانهها هیچگاه از نامش نمیگذشتند. امروز هم خبرها با او شروع شد؛ اما اینبار خبر، خبر رفتن بود... به گزارش ایسنا، قیصر امینپور «دستور زبان عشق» را سرود و از دنیا رفت. او آخرین مجموعهی شعرش را مردادماه بهدست علاقهمندان رساند. این آخریها کارهای چاپنشدهی سیدحسن...
-
نیما ، نیمای بیچاره ! /سعید سلطانی طارمی
جمعه 25 فروردین 1396 10:26
از حافظ که بگذریم تصور می کنم امروزه نیما بیش از هرشاعر دیگری مورد توجه اهل ادب در کشور ماست. منتقدین، محققین، تحلیلگران ادبی حتی کتابسازان در این سال ها به سراغ نیما می روند و از نام و شهرت او برخورداری می یابند. آثار منتشر شده علاوه بر حوزه ی شعر و اندیشه ها، زمینه های نقد و تحقیق ، حتی حواشی کار او را نیز در بر...
-
بر ایوان چراغی نیست/سیروس نوذری/امین فقیری
جمعه 25 فروردین 1396 10:16
خودش می گوید : شعر من همه تلاشی ست برای حرمت نهادن به سکوت گریز از کلمات و نگفتن آنچه به ناچار می گویم. آیا سیروس نوذری قصد دارد که سکوت را بشکند و کلمه ها را از محاق در آورد، آیا اینکه چیزی به سکوت ناخواسته اضافه نماید.شعرهایش هرچند دم از افسوس و پوچی و بیهودگی و خستگی ها و نا امیدی ها می زند اما باز هم کورسویی...
-
افسانه آفرینش/سعید سلطانی طارمی
جمعه 25 فروردین 1396 10:14
خاک بود و باد و آب و من. خاک خواب بود خوابِ خشک و خالی تَرَکزده. در خیالِ خوابهای او نطفهی جوانهای نمیوزید. باد بود و خواهش روندگی، شوندگی. خواستن بدون بودن زمینههای معتبر آب خوردن است از سراب. زندگیست در سراچههای خواب. باد روی تپههای مرده ایستاده بود. ناگهان آب آمد و خیال خوابهای خشک خاک خیس شد خیسها...
-
روزی/محمد رضا راثی پور
جمعه 25 فروردین 1396 10:13
روزی رسد که حسرت ناکرده های من سیلی شود که صبر مرا جابجا کند در جان من که بی رمق از طوع و طاعت است ویرانگر رها شده ای ، شر به پا کند روزی رسد که هرچه ببینم در اوج ها از فرط خشمهای نهفته کشم به زیر وقتی مشیت ازلی محنت منست فرقی نمی کند چه کسی هست بر سریر عیسای من که معجزه اش کور کردن است خود را فدای آدم عاصی نمی کند...
-
مرکب سودا جهانیدن چه سود/محمد رضا راثی پور
پنجشنبه 24 فروردین 1396 10:00
نوشتن از ادبیات در این ایام که همه چیز رنگ و بوی سیاست به خود گرفته و تیتر خبرهای روز مربوط به تحرکات جناحهای طالب قدرت است نوعی سخت جانی می طلبد اما از دید ما علاقه مندان ادبیات که در نگاه ارباب سیاست در بهترین وجه فرا تر از یک ابزار تبلیغاتی نیستیم مسئله فرق می کند.در این بازار آشفته وعده و وعیدها چیزی که به ثمن بخس...
-
اگر بهار بیاید/اقبال مظفری
یکشنبه 13 فروردین 1396 19:27
اگر بهار بیاید... همه سالم از اینگونه به وعدهای گذشت و با غم در تشییع باد و شیون باران به هیئت برگی آری تنها یک برگ به رنگ مرگ درآمد. پیری، نه جهاندیده که طفلی شاید بازم از درون صلا در داده اگر بهار بیاید... چه کسم من از جهانیان؟ چه کسم که نه طفلی به فریب بازیچهای نه جوانی به بلهوسی و نه پیرم به خاکمرگ بیکسی همه کس...
-
نمونه های شعر دیروز برای تبرک
یکشنبه 13 فروردین 1396 19:24
آی آدمها/نیما یوشیج ....... آن زمان که مست هستید از خیال دست یابیدن به دشمن، آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید که گرفتستید دست ناتوانی را تا تواناییّ بهتر را پدید آرید، آن زمان که تنگ میبندید برکمرهاتان کمربند، در چه هنگامی بگویم من؟ یک نفر در آب دارد میکند بیهود جان قربان! بهار خاموش/احمد شاملو بر آن فانوس که ش دستی...
-
دو شعر کوتاه/هومن گلهو
یکشنبه 13 فروردین 1396 19:23
۱ تا مادرم چادر نماز گلگلیاش را به سر کشید، فصل بهار شد. باران گرفت نمنم و هر سوی خانهمان از رنگ و بوی دامن او لالهزار شد. ۲ " باغ شما را باد خواهد برد! " این را به من یک روز باران گفت.
-
قمری ترانه خوان/ هومن گلهو
یکشنبه 13 فروردین 1396 19:22
برای استاد محمّد رضا شجریان ــــ که خدایا بسلامت دارش ــــ باز هم بخوان باز هم بخوان درین بهار بلبل غزلسرای خوشنفس! قمری ترانهخوان بیقرار! باز هم بخوان خوش بخوان و خوش بخند و خوش بمان برایمان باز هم بخوان هی بخوان و هی ببار در بهار: هایهای و هایهای و هایهای... شارشار و شارشار و شار شار... آه ازین زمانهٔ غریب...
-
بداهه/ امیر دادویی
یکشنبه 13 فروردین 1396 19:20
بهار لحظه ی خندیدن تو شاید بود که عشق در رگ روحم جوانه زد آنروز وسبز ماند در انگیزه های دست باغ از انزوای خاطر یک مرد تاکنار هنوز
-
بهاریه/هدی مافی
یکشنبه 13 فروردین 1396 19:19
شبیه خاطره هایی که بی گدار گذشت بهار آمد و آرام از این کنار گذشت دلم هوایی توست هزار بار تو را در خودم غزل کردم کسی شبیه تو از خاطر قطار گذشت دلم بهاری شد دوباره در دل من ، فصل بی قراری شد خدای شعر و ترانه بیا و شعر مرا در ردیف بوسه بخوان زمان ، زمانه ی توست در اشتیاق غریبانه ام ، بهانه ی توست بهارِ شیدایی ست نبوغِ...
-
سرپوش شب/علی رضا طبایی
یکشنبه 13 فروردین 1396 19:15
شب را نمی شناسم...! ######## گوگرد شعله واره ی خورشید، بال سیاه حایل خفاشان، و،قار قار شوم کلاغان را خواهد سوخت ###### شبکورها، حقیر تر از آنند که طرح روشنا را، از ذهن من بشویند اخم حباب های کف صابون، می دانند، با کم ترین تلنگر انگشت کودکی هم سر پوش شب، دوام نمی آرد ##### روز تلاقی تبر و تاک، روز تلاقی تبر و سرو،...
-
فتوای غزل../ سالار عبدی
یکشنبه 13 فروردین 1396 19:15
دوباره لبت را بچسبان به هم ، جهان بر لب تو ، غزل می شود بخندی ، جهان غرقِ آرامش است ؛ به اَخمت ، دوباره جَدَل می شود نگاهت ؛ سر آغاز شیدایی اَست تماشای چشمت ، تماشایی اَست زبان را بچرخان به لب های خود ، که آب دهانت ، عسل می شود تو ! زیبا ترین حالت ممکنی که بالای زیبایی اًت دست نیست که هر دست بالای زیبایی ات ، - به فرض...
-
نو خسروانی /محمد ابرغانی
یکشنبه 13 فروردین 1396 19:14
این خیابان نداشت یک لبخند گذر غصه های تنها بود عابرانی عبوس و اخم آلود
-
ارادت/کوروش آقامجیدی
یکشنبه 13 فروردین 1396 19:13
روی پنجه ایستاده ای . روی پنجه بال بال می زنی ! ناگهان باز و بسته می شود دیافراگم . ارتفاع قلبی ات ثبت می شود . ■ پای مهربان تو ! شانه های لرزه خیز من ! استوار تر بایست ، استوار تر ، عزیز من سعی می کنم آستانه ی تحملم بیشتر شود . ■ هر چه تخم کینه کاشتی ، هر چه چشم دیدن مرا نداشتی ، هرگز از طول این ارادتی که عرض می کنی...
-
شهر هشتمین/ علی رضا طبایی
یکشنبه 13 فروردین 1396 19:13
گاهی که چشم های عسل گونت این چشمه های ساحر همزاد، با موج رنگ رنگ شگفتش از دور دست خاطره می تابد حس می کنم جهان، در هیات دو چشم پریزاد، بر سرنوشت من نگران است ###### حس می کنم که رمز بلاغت را، باید ز چشم های تو آموخت باید، در کوچه های خلوت بی قانون، مانند عاشقان قدیمی، _دستی به جام باده و دستی به زلف یار _ بار دگر به...
-
نو خسروانی/علی عباس نژاد
یکشنبه 13 فروردین 1396 19:12
تلخ و بی اختیار: لبخندش پاره نانی، نه لذّتی دلخواه... شهر و مردانِ آبرومندش
-
ﻏﺰﻝ ﺍﯾﺮﺍﻥ/حسن شبدیز
یکشنبه 13 فروردین 1396 19:11
ﺗﺎ ﺯ ﮔﻠﺪﺷﺖِ ﺧﯿﺎﻟﺶ ﻋﻄﺮ ﻣﯽ نوشد ﺗﻨﻢ ﻗﻄﺮﻩﻗﻄﺮﻩ، ﺷﻬﺪ ﮔﻞ ﻣﯽﺟﻮﺷﺪ ﺍﺯ ﭘﯿﺮﺍﻫﻨﻢ ﺑﻨﺪﺑﻨﺪﻡ ﺟﻠﻮﻩﮔﺎﻩِ ﺑﺎﻍ ﺭﺿﻮﺍﻥ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺻﺪ ﭼﻤﻦ، ﮔﻞ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﻫﺮ ﺧﻮﺷﻪﺍﯼ ﺍﺯ ﺧﺮﻣﻨﻢ ﺍﺯ ﻓﺮﯾﺒﺴﺘﺎﻥ ﺩﻟﮕﯿﺮ ﻫﻮﺱ، ﺩﻝﮐَﻨﺪﻩﺍﻡ ﺗﯿﺮﮔﯽ ﺭﺍ ﺑﺮﻧﻤﯽﺗﺎﺑَﺪ ﭼﺮﺍﻍ ﺭﻭﺷﻨﻢ ﺍﺑﺮ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﺑﺮ ﺗﻮ، ﺑﺎﺭﺍﻧﯽﺗﺮ ﺍﺳﺖ ﺁﺳﻤﺎﻥ ! ﺩﺭﯾﺎﯼ ﺷﻮﺭﺍﻧﮕﯿﺰ ﺩﺍﺭﺩ ﺩﺍﻣﻨﻢ ﻣﺸﻌﻠﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﻓﺮﻭﺯﺍﻥﺗﺮ، ﺯ ﺗﯿﻎ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺍﯼ ﺷﺐ وحشت!...
-
من و گنجشک/سید علی میر افضلی
یکشنبه 13 فروردین 1396 19:11
نشستهایم در این سایبان، من و گنجشک به باغ مینگریم و باغبان انگار که هیچ خستگیاش نیست از هَرَس کردن. به مهر میگویم که: دارکوب عزیز! از این چه سود که این سر رسیدِ باطل را هزار مرتبه، بیهوده، پیش و پس کردن؟ و دارکوب عزیز هزار مرتبه، این سر رسیدِ باطل را ورق زدهست و نیاموختهست: بس کردن! نشستهایم من و گنجشک به باغ...