شاید از دیدگاه عده ای ، اختصاص دادن ویژه نامه به شعر زنان ، نوعی تبلیغ افکار فمینیستی قلمداد شود که با آموزه های عرفی و رسمی حاکم زاویه دارد و به سبب القاء تفاوتها و اختلاف نگرش ها ممکن است موجبات دو دستگی و چالش ها را فراهم آورد.اما راقم این سطور معتقد است تا زمانی که در مورد خیلی از مسائل که بنا به پاره ای ملاحظات مسکوت واقع شده است بحث نشود و همچنان بطور لاینحل باقی می ماند و طرح مسائل حداقل باعث این می شود که بدانیم چه دیدگاهها و نگرشهایی در این زمینه وجود دارد و این دیدگاهها چه اندازه با هم تفاوت دارند.
حضور چشمگیر زنان در عرصه شعر نو بر خلاف شعر سنتی کلاسیک که خواه نا خواه فضایش مردانه بود و حتی در اشعار معدود شاعرانن زن ;کلاسیک نیز نمود داشت ، خون تازه ای را به کالبد ادبیات فارسی دمید و اشعار شاعران نامداری چون فروغ فرخزاد ، سیمین بهبهانی ، طاهره صفارزاده و ....نشان داد که چنانکه اسباب فراهم باشد و محیط مساعد، شاعران زن هم می توانند در عرصه شعر نو خودی نشان بدهند و توجه ها را به خود جلب کنند.
دنیایی متفاوت که عاری از جاه طلبی ها و قدرت طلبی های مردانه است و شاعر در آن نقش دانای کل را بازی نمی کند و حکیمی نیست که کلید حل مشکلات را از چنته تدبیر خود در می آورد.محرک و مشوق خلق این دنیا ایدئولوژی های سیاسی و آرمان گرایانه نیست بلکه تاثری ست که از مشاهده برخی نا ملایمات و سردمهری ها عارض شده است و خواه نا خواه هم از لحاظ زبان و هم از نظر زاویه دید صمیمی تر است.چنین تفاوتهایی شعر را ساده تر و بی پیرایه تر می کند و حتی مخاطبان کمتر آشنا به فنون و ریزه کاری های ادبی را به خود جلب می کند.
همین تفاوتی که از نظر روان شناسی و بیولوژی در ساختار ذهن و مغز زنان وجود دارد خود را در نحوه تعریف و توصیف و بیان جزئیات نشان می دهد و به تبع خود نحوه بیان و تصویر سازی را متاثر از خود می کند.
البته موجی که با فعال شدن شاعران زن در ادبیات آغاز شد هر چند تا دهه اول انقلاب بدلیل نوعی بازگشت ادبی و حذف شعر نو از تریبون رسمی متوقف شد اما از دهه دوم به بعد با پیدا شدن فضای مجازی و امکان فعالیت در این عرصه مجددا تجدید شد و هر چند در این فضا بدلیل عدم ممیزی امکان تمیز سره از ناسره و غث از سمین وجود ندارد.از چهره های شاخصی که در این برهه زمانی خود را نشان دادند عده ای جذب پیشنهادهای سید علی صالحی و شمس لنگرودی شدند و تاملات فمینیستی خود را در قالب سپید و شعر گفتاری بازتاب دادند و عده نیز در غزل پست مدرن با تقلید از نگاه جسورانه و خط شکنانه سید مهدی موسوی به دغدغه ها و دل مشغولی های خود پرداختند.متاسفانه در قالب نیمایی چهره و صدای شاخصی که بتواند در مسیر پیشنهادی فروغ فرخزاد یا سیمین بهبهانی طی طریق کند هنوز خود را اثبات نکرده است.
شعر زنان بازتاب محدودیتها و محذوریتهاییست که برای این جنس در جامعه مرد سالار و سنتی ما وجود دارد و اگر گاه حاوی نوعی ساختار شکنی اغراق آمیز و عبور غیر ضروری از ملاحظات و خط قرمزهاست ریشه در همین محدودیت ها دارد.
در این شماره ضمن معرفی شاعران زن که در قالب نیمایی فعالیت می کنند سعی شده است مطالبی در این خصوص ارائه شود که هرچند بدلیل گستردگی و تنوع آثار امکان پرداختن کامل وجود ندارد ولی به عنوان باز کردن باب می تواند به کار آید.
طاهره صفارزاده:
"سبزه"
آن سبزه کز ضخامت سیمان گذشت
و قشر سنگی را
در کوچهی شبانهی بابل
تا منتهای پردهی بودن شکافت
آن سبزه زندگانی بود.
آن سبزه زندگانی بود
و پای باطل تو
پای بویناک
با کفشهای کور
آن سبزه را شکست
آن سبزه رویش ازادی
آن سبزه آزادی بود.
پوران فرخزاد (زادهی بهمن ۱۳۱۲ در نوشهر - درگذشتهی ۹ دی ۱۳۹۵) شاعر، نویسنده، مترجم، منتقد ادبی، روزنامهنگار و پژوهشگر ایرانی بود. او در دوران فعالیتش حدود ۳۰ کتاب منتشر کرد که از مهمترین آنها «کارنمای زنان کارای ایران»، نخستین فرهنگ مبسوط دربارهٔ زنان ایرانی است. او شعر کلاسیک و شعر نیمایی میسرود. اینک نمونهای از شعر نیماییاش با عنوان "شعر بنفش"
روزم، تمامی یک روزم
در صید واژههای مشوش بنفش شد
از بام تا به شام
در اهتزاز بادهای بنفشه
پرواز روح
در باغهای شعر.
شیدای بارش باران
شور شمیم سبز سپیدار و نال چناران
جوش جنون جوانه
در جویبار ذهن.
شعری بنفش
با عطر تلخ بنفشه
در اغتشاش روز بهاران...
با سلام.
حال که پروندهی شعر زنان گشوده شده خوب است که از چند زن شاعر نامدار دیگر هم نام ببریم و از هر یک دست کم شعری بخوانیم.
نخست مینا اسدی
مینا اسدی (زادهٔ ۲۲ اسفند ۱۳۲۲ در ساری) شاعر ، نویسنده ، روزنامهنگار، نمایشنامهنویس و ترانهسرای ایرانی مقیم سوئد است.
تحصیلات ابتدایی و متوسطهاش را در زادگاهش گذراند سپس به تهران رفت و تحصیلاتش را در رشتهٔ روزنامهنگاری در دانشکدهٔ علوم ارتباطات پی گرفت.
او نخستین دفتر شعرش را که «ارمغان مینا» نام داشت در زادگاهش به چاپ رسانید. ۱۰ سال بعد در سال ۱۳۵۰ دفتر دوم شعرش با نام «چه کسی سنگ میاندازد» از سوی انتشارات امیرکبیر به چاپ رسید. مینا اسدی پیش از سال ۱۳۵۷ به سوئد کوچید ۳ دفتر بعدیاش را در خارج از ایران و از سوی انتشارات پکا در لندن به چاپ رسانید. او به خاطر کارهای اجتماعیاش در سال ۱۹۹۶ برندهٔ جایزهٔ جهانی بنیاد «هلمن_هامت» شد.
مینا اسدی شعر نیمایی هم فراوان سروده و میسراید. اینک نمونهای از شعرهای نیمایی او با عنوان "آب بالا آمد":
آب بالا آمد
موج اسبی شد، شیهه کشان، کف بر لب
و به سر منزل مقصود رسید.
ننشینیم که یاس
شوقمان را ببرد
زندگی میل و تماشا دارد
چه کسی جرات حاشا دارد؟