1
خواب می بینم
در خیابانم
مردی از آن سوی کابوس خیابان می آید
و به خونسردی یک تیغ که می برد، می گوید:
"چون بهار آید
من تو را خواهم کشت"
2
خواب می بینم
که بهار آمده است
و جهان دامن سبزش را پوشیده
یاکریمی دیوانه
در میان قفس سینهی من
لانه می سازد
17/12/1390
*آگاهی مانند شمع روشنی در باد است.مراقب شعله خود باشیم. شاید روزی این شمع بکار آید-- و جهان همیشه این نور را بخاطراورد