شاعر تا زمانی شاعر محسوب می شود
که به زبانی واحد و یکپارچه و بیانی
یکپارچه ، تک گویه و بسته باور داشته
باشد .این باورهادر گونه های شاعرانه ای که شاعر با آنها سر و کار دارد نهادینه
شده اند . در صورت وجود تناقضی
واقعی ، همین باورها، روش موضع گیری
شاعر را تعیین می کنند . سلطه ی کاملا
مطلق شاعر بر زبان خودش امری
مفروض است ، او باید در قبال هر یک
از جنبه های زبانش به یک اندازه
پاسخگو باشد و در عین حال همه ی
آنها را فقط و فقط تابع مقاصد خود
نماید . هر کلمه باید منظور شاعر را
مستقیماً و بدون واسطه بیان کند و هیچ
سلطه ای نباید بین شاعر و کلماتش وجود داشته باشد.
منظور شاعر باید به منزله ی کلیت هدف مند واحدی ، از زبان حاصل شود.....
@forsatesabz