وقتی خروس واهمه دارد
که صبح را
از وحشت پریدن خواب تیغ
- تیغی که تشنه است به خونش -
دعوت نمی کند
خوشید هم برای دمیدن
در سرزمین ترس
رغبت نمی کند
مجموعه شعر «آینه در آینه» گزیده اشعار استاد عزیز نسلِ ما، امیر هوشنگ ابتهاج (سایه)شاعر معاصر به انتخاب دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی میباشد، استاد کدکنی دربارهی انتخاب اشعار این مجموعه میگوید:
«از دیرباز با شعر سایه انس و الفت داشتهام و نمیدانم چگونه شکر این نعمت را باید گزارد که حشر و نشر بسیار نزدیک با او نیز یکی از خجستگیهای زندگی من در این سالها بوده است. همین دوستی نزدیک مرا گستاخ کرد که یک شب در بهار ۱۳۶۹ در شهر کلن در کشور آلمان، در حضور او، گاه از حافظه و زمانی با مراجعه به مجموعههای شعری او، این انتخاب را روی چند برگ کاغذ انجام دادم و او با بزرگواری، ولی بی هیچ اعمال سلیقهای، پذیرفت که عینا چاپ شود و این است حاصل آن گزینش یکشبه و حداقل سیوپنج ساله.»
برخی از اشعار دوست داشتنی این کتاب شعر:
مژده بده، مژده بده، یار پسندید مرا
سایه ی او گشتم و او برد به خورشید مرا
جانِ دل و دیده منم، گریه ی خندیده منم
یارِ پسندیده منم، یار پسندید مرا
کعبه منم، قبله منم، سوی من آرید نماز
کان صنمِ قبله نما خم شد و بوسید مرا
پرتو دیدار خوشش تافته در دیده ی من
آینه در آینه شد: دیدمش و دید مرا