سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

تا چراگاه کلاغان... / علی رضا طبایی



باز غفلت زد شبیخونی دگر در خوابمان
مرگ را نوشید بر دست پدر، سهرابمان

سایه‏ هول است و قید از ما نمی‌گیرد ز پای
تا دهان گورها، در خود، نگیرد قابمان

ماهیان تشنه را بلعید ماهیخوار و... باز
سوی مسلخ می‏‌برد، با وعده‏ تالابمان

کشتی نوح است، می‌گویند و بر موج فریب
می‌کشاند ناخدا، تا ورطه‏ گردابمان

معجزی روشن، چو ماه نخشب آوردیم و... هیچ
نیست فرجامی به پایان، جز خم تیزابمان

می‏‌فریبند این رسن‌کاران، به نام مهر و ماه
روز با پیه‌سوز و شب با کرمک شبتابمان

در سرابستان، به جرم تشنگی، می‌افکند
در همان جایی که نی افکند عرب، غرقابمان

تنگ‌چشمی بین که حاتم‌شهرگان حتی کفی
نان نمی‌بخشند تا از رخ نریزند آبمان

بر نمی‌تابد شراری خرد را خشم زئوس
تا چراگاه کلاغان می‌کند پرتابمان!

#علیرضا_طبایی


پری قصه‌های کودکی‌ام...

پری قصه‌های کودکی‌ام
شهرزادم،... زن عروسکی‌ام

آرزوی هزار و یک شب من
قصه‌های هزاره و یکی‌ام

ماه چینی، عروس قصر و چراغ
شور عباسه، شوق برمکی‌ام

شب و مهمان و عشق، شمع به کف
تای تهمینه، ماه دزدکی‌ام!

شرم دیدارهای مدرسه‌ای،
در همان جامه‌های ارمکی‌ام

حله‌ی شعر، باغ آینه‌پوش
عطر حافظ، شمیم رودکی‌ام

چنگ در خاک، ریشه در خورشید
تکیه‌گاه غرور پیچکی‌ام

شعله‌ی ویسه، شرم لیلایی،
مطلع آفتاب پوپکی‌ام

تو یکی بودی و، بجز تو نبود
سال‌ها در پی همان یکی‌ام!

می‌شناسم تو را، همانی..."او"
من، ولی از دلت بپرس کی‌ام؟

#علیرضا_طبایی

برگرفته از اینستاگرام علیرضا طبایی:
https://www.instagram.com/reel/C6nT9Q_uaGv/?igsh=MXd0dTMyZ3kwamtmag==

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد