سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

هر شب / حمیدرضا شکارسری

هر شب پر از خیام

هر شب پر از سعدی پر از حافظ

هر شب پر از نیما

هر شب پر از سهراب از قیصر

شبهای من جایی برای شعرهای من

شبهای من جایی برای من ندارد



بریده ای از نامه ی نیما به رسام ارژنگی

۲۱

اگر از این ساعت بدانم که شعر و ادبیات من مفید به حال جمعیت نیست و فقط لفاظی محسوب میشود آن را ترک گفته برای خودنمایی داخل بازیگران یک بازیگرخانه شده به جست و خیز مشغول میشوم.»


نه / مرتضی دلاوری



نه باد و نه ابر

نه باران تلخ اسیدی

نه سحر امید و نه جادوی صبر

 نه حتا گره در گره ،بغض، برمیگشاید 

فروبستگیهای این باغ بن بست را


سخن بگو / پاییز رحیمی

هر صبح چشم باز نکردم به هیچ سو

جز عکس یک تبسم شیرین


در قاب خسته ای

هرگز مرا نبوده به جز غم

هرگز مرا نبوده به جز بغض

در چشم و در گلو.

ای عشق دورمانده ی غمگین

ای راز سالخوردهی دیرین

ای قصه ی مگو

از عمق رنج کهنه ی دیوار روبرو

با من سخن بگو!



پرنده / محسن صلاحی راد


پرنده پر زد و رفت

(کجا)

و ابر روی سرش کار سایه بازی را

به ابر نوبت بعدی سپرد

به شاخه هایش زل زد

به چند برگ کبودش

شکستشان و تبر کرد و ریشه ریشه برید

که پر گشاید و افتاد بس که سنگینی

که تکیه گاه نداشت

به ریشه هایت برگرد

و باد میپنداشت

گذاشتن رفتن برگشتن ... کاری) دارد مگر

و خاک یخ بسته

و خون روی تبر

و چند برگ کبود