سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

کرونائیات / اهل ذوق

1

هرچند که شایسته‌ی مُشت و لگد است

اما زِبل و نقشه‌کِش و باخِرَد است

وقتی که شروع کرده اوّل از قم

یعنی کرونا کارِ خودش را بلد است


#شروین_سلیمانی


2

یا زلزله داده خاکمان فرمودی

یا با کرونا هلاکمان فرمودی

ما که  همه شب خدا خدا می گوییم

یارب نکند بلاکمان فرمودی


#احمدآوازه


3

تا بوده به بی‌نام و نشان افتاده

بر پیکر سست ناتوان افتاده

ای کاش رسانه‌ها خبر می‌دادند

ویروس به جان حاکمان افتاده

#علیرضا_غلامی

4

در باب شفا گرفتن ای شیخِ فصیح

اثبات کن آنچه گفته ای هست صحیح

وقتی کرونا گرفتی اصلاً نهراس

یکراست برو ببند خود را به ضریح

#حسین_گلچین

5

بگذار که او فشار خود را بدهد

تا پاسخِ کارزارِ خود را بدهد

دانی که چرا در ابتدا آمده قم

او آمده خمسِ کارِ خود را بدهد

#محمد_حسین_علیان

6

ای کاش نجاتمان ز بُن‌بست دهد

بر هرکه همان که لایقش هست دهد

ای کاش که با یکایکِ مسئولین

مَردِ کرونا گرفته‌ای دست دهد!

7

با اینکه جنابِ کرونا پُرخطر است

اما نگران نباش چون رهگذر است

در مملکتِ ما خطرِ مسئولین

صد مرتبه از این کرونا بیشتر است!

8

برعکس گذاشتند پالان‌ها را

بی‌وقفه رساندند به لب جان‌ها را

ما هیچ که زورمان به آنها نرسید

شاید کرونا خِفْت کند آنها را!

#شروین_سلیمانی 

9

ویروس گرفته جانِ بسیاران را

انداخته روی تخت بیماران را

ای قوم ضریح لیس، باید بوسید

دستانِ پزشکان و پرستاران را


یاد داشت

در پی انتشار سه رباعی طنز از بنده،  عده ای آن را توهین به مردم قم تلقی کرده وچند نفر نیز جوابیه ی موزون نوشته و در شبکه های اجتماعی با #قم منتشر کردند که بعضی از خبرگزاری ها هم آن را انعکاس دادند

این یاد داشت را نه به عنوان واکنش به جوابیه نویسان، بلکه خطاب به مردم شریف و دردمند قم وبرای روشن شدن افکار عمومی می نویسم.

در سالها ی گذشته هم اشخاص مختلفی با انگیزه های گوناگون، از جمله انگیزه ی بسیار پر رنگ "دیده شدن"   و انگیزه ی وسوسه کننده ی نام ونان و خو شر قصی برای کارفرما یانشان در خصوص شعرهای بنده جوابیه نوشته اند که هیچکدام دارای اهمیت نبوده است.

کسانی که با کارهای طنز بنده آشنایی دارند به خوبی می دانند که در طول دو دهه طنز نویسی علی رغم نقدهای صریح و بی پرده که همیشه داشته و دارم ، هیچ گاه به هیچکس توهین نکرده ام.

طنز دارای قواعد وتعاریف خاصی است و در این تعاریف  توهین جایگاهی ندارد.

هر آدم منصفی با دو دهم درصد هوش و اندکی سواد ادبی اگر سروده های بنده را که در خصوص شیوع ویروس کرونا  سروده ام بخواند به خوبی متوجه منظور می شود و می فهمد که  "قم" نماد است و قصدی برای توهین وجود نداشته. 

نقد بنده متوجه کسانی است که از ورود طلبه های چینی جلوگیری و یا آنهارا به محض ورود قرنطینه نکردند.

حساب این چند نفر که با تجاهل آب را برای گرفتن ماهی گل آلود کرده و موجب رنجش خاطر هموطنان و خواهران و برادران قمی شدند  از مردم  فهیم و با سواد و شعرفهم شهرقم جداست

دلیلی ندارد که شاعری با سابقه ی کاری چندین ساله به یکباره بدون هیچ دلیلی شروع به توهین کند، آن هم به مردم یک شهر، مردمی که این روز ها نیاز به همراهی و همدلی و همدردی دارند.

فرض کنید این کرونا از زادگاه بنده، یعنی شهر زنجان شروع می شد، در این صورت ممکن بود اسم زنجان در سروده ی من بیاید.


با آرزوی تندرستی و شادی و دلخوشی برای کلیه ی هموطنان ، بخصوص مردم شریف قم

در پایان این سه رباعی را برای کسانیکه هنوز نخوانده اند باز نشر می کنم


هم از کرونا هم از عزا بیماریم

درگیر عبا و سُبحه و دستاریم

گفتند که حوزه منشأ ویروس است

از حوزه مگر جز این توقع داریم!؟


....................................................................


یک عمر سوارِ کول  ملت شده است

مشغول دروغ و ظلم و غارت شده است

با این که تمام کارهایش منفی ست 

اما کرونای شیخ مثبت شده است


....................................................................


ویروس میان مغز ها گم بوده

سوهانِ عذابِ روح ما قم بوده

بحث کرونا نیست فقط،ازاوّل

قم مایه ی بد بختی مردم بوده


#خلیل_جوادی


باز هم کرونا 


نه سفر می روم نه مهمانی

نه به بیگانه دست خواهم داد


الکل دست ساز خواهم ساخت

دست هشیار و مست خواهم داد


پاسخ چربی اضافی را

با دراز و نشست خواهم داد


پا نخواهم گذاشت در مسجد

در عوض پادکست خواهم داد 


با همین حصر خانگی قطعا

کرونا را شکست خواهم داد !


سعید بیابانکی


@


عکس / خلیل جوادی


آسمان از من و تو عکس گرفت

تو به من چسبیدی

ابر فریاد کشید


سه گانی / مریم صابری


خشکانده در من آرزویِ خیسِ باران را


ای ابرهای تازه برخیزید!


اندوه پوشانده,  تمام این خیابان را


#مریم_صابری 

@maryamsaberi_3 

#به امید رسیدن روزهای خوب همراه با سلامتی برای همه مردم سرزمینم...

خون آشام / حسین رمضان پور


نشسته کنج اتاقم شبیه خوناشام

به جای تیغ و طناب،او گزینه ام بوده

فشار می دهد اندام بغض سرکش را

سکوت، قاتل مرموز سینه ام بوده


من و سکوت،من و درد یأس فلسفی ام 

که پنجه پنجه به روی جوانیم زده اند

به زیر ضربه ی باتوم و گاز اشک آور

شکنجه را به گلوی جوانیم زده اند


که اعتراف کنم علت جنونم را

چه اتهام عجیبی به خنده ام بستند

به جرم اینکه فقط روی خوش نشان دادم

میان هیئت گرگی درنده ام بستند


من و سکوت،من و این برادر تنی ام 

که خنجری شده معصوم و رفته در پشتم 

صدای هق هق خود را مقابلم دیدم

هجوم ضجه ی  خود را مقابلش کشتم


ستاره های سَرِ دوش او چه بدخیمند

شبی به خلوت بغضم هجوم آوردند

به «بوف کور» تب آلوده صد  ستاره قسم

که صادقانه شبانه،هدایتم کردند


کدام پنجره را رو به روشنی بپرم؟

 که از هوای خرابت،نمی خورد، نفسم

جهان تازه ای از پر زدن مهیا کن

که انتقام خودم را بگیرم از قفسم


به کور سوی امیدم جرقه زد فانوس

میان شعله ی آتش بگیردم آرام

سکوت،قاتل مرموز هر شبم بوده

نشسته روی گلویم،شبیه خوناشام


@fanosmehr70

#حسین_رمضانپور 1394

کفر خدا / ح عبادیان

کفر خدا ز دست شمایان در آمده است

تنها نه کفر،  صبر خدا هم سر آمده است

از بس به جای حضرت او یاوه گفته اید

از باغ سیب خربزه نوبر آمده است

تا درس مکر و خدعه بیاموزد از شما

شیطان برای عرض ادب با سر آمده است

جن و ملک ز کار شما نوحه گر شدند

لعنت به این بدی که ز بد،  بدتر آمده است

از عدلتان به جای خطا پیشگان بلخ

در زیر تیغ، مسگری از ششتر آمده است

با این همه،  بلا و دروغ و خطا و درد

حتی بهار هم ز دل محشر آمده است

هرچند پای قافیه لنگ است،  ظاهرا

این بار قاپ مرثیه هاتان خر آمده است

یارب درخت جهل بخشکان که هرچه درد

از های و هوی سرزده ی  من بر  آمده است


ح_ عبادیان 



https://telegram.me/ebadian1352