سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

جام عدم / امیر دادویی



از جام عدم چکید این دربدری

ماییم جهان جهان همه بی خبری

در کار خدا اگر چه ما پیچیدیم

از ما و خدا کجاست فردا اثری






#امیر_دادویی

مجال / محمد رضا راثی پور



مجال پریدن اگر داشتم

هر آیینه عزم سفر داشتم

ملال قفس،بر نمی تافتم

که سودای جای دگر داشتم

حضیض زمین ، پرسه گاهم نبود

که بر اوج آبی نظر داشتم

کمین گو گشایند ، صیادها

کجا از خطرها ، حذر داشتم

چه میشد در این ظلمت عمرکاه

بقدر چراغی اثر داشتم

دلیل ره عاشقان می شدم

فروغی اگر بیشتر داشتم

ز پرواز هرگز درنگم نبود

مجال پریدن ، اگر داشتم !


آبان ۷۸

بریده ای از نامه ی نیما به رسام ارژنگی



اگر از این ساعت بدانم که شعر و ادبیات من مفید به حال جمعیت نیست و فقط لفاظی محسوب میشود آن را ترک گفته برای خودنمایی داخل بازیگران یک بازیگرخانه شده به جست و خیز مشغول میشوم



شکلک / شاپور جورکش

سلام ای واپسین سپیده ی رستاخیز

که به قلعه میخوانی ام

واژهای به یادگار نوشتم

جا مانده بر قلعه ی کهن

ای شعر که به خویش ام میخوانی

تا شکلکی دوباره شوم


<


صدا / مرتضی دلاوری


مرا جمع کن از کف کافه ها

به فنجانی از چشمهایت بگیران

صدا کن مرا پیش آتشفشانها

صدای تو از ابرها میتراود

صدای تو دمنوش باران و شهد است

صدای تو هم بال پروانه ها...

صدایت اثیری ترین وجه هستی...

مرا متصل کن به موسیقی کهکشانها!

صدا کن مرا!