آسمان تعطیل است
بادها بیکارند
ابرها خشک و خسیس
هق هق گریۀ خود را خوردند
من دلم می خواهد
دستمالی خیس
روی پیشانی تبدار بیابان بکشم
دستمالم را اما افسوس
نان ماشینی
در تصرف دارد
............
آبروی ده ما را بردند!
شادابی و شکوهِ امید از نگاهِ توست
در پشتِ این نگاه
فریاد میزنند هزارانهزار حنجره فردا را
در پشتِ این نگاه
خیلِ زنان و مردان
با بغضهای خونین
با مشتهای بستۀ خشماگین
فریاد میزنند که ما هستیم
شادابی و شکوهِ امید از نگاهِ توست
کافیست تا زمانی
آنی
این خواب را فروشکنی
آنگاه
برخیزی و نگاه بگردانی
مریم جعفری آذرمانی سال ۱۳۵۶ در تهران متولد شد. او فارغالتحصیل کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه الزهرا است. جعفری آذرمانی از سال ۱۳۷۵ سرودن شعر در قالب غزل را آغاز کرد.[۱]
همسر او، وحید هروآبادی، یک روحانی است که تابستان سال ۱۳۹۹ بهدلیل نوشتههای اعتراضیاش در شبکههای اجتماعی، در دادگاه ویژه روحانیت محاکمه و خرداد ۱۴۰۱ در مرز بازرگان بازداشت شد.[۲]
مریم جعفری آذرمانی با وجود احترام به موسیقی غزل سنتی و بیتمداری خاص شعر کلاسیک، به دلیل جزءنگری و عینیگراییاش، غزلی میسراید که بازتاب نگاهی مدرن به شعر است.[۳] او با انتخاب وزنها و بحرهای دشوار و درهمریختن موسیقی طبیعیِ غزل میکوشد سابقه شنیداری مخاطب را به هم بریزد تا شعرش را به نثر نزدیک کند.[۴]
محمدعلی بهمنی دربارهٔ او میگوید که «مریم جعفری آذرمانی در آثارش، پنجرههای بسته غزل را باز کردهاست و با زبان شعر به این نکته پرداخته که شعر در قالب نمیگنجد.»[۵]
او مواضعی ضد آمریکایی داشته و در همایشهای شهرستان ادب به مناسبت سالگرد اشغال سفارت آمریکا با سرودن اشعاری این مواضع را بیان کردهاست.[۶][۷] او و همسرش از حامیان محمود احمدینژاد بودند.[۸]